عصر روز پنج شنبه دوازدهم ماه جاري به دعوت خانه مطبوعات يزد در جلسهاي شركت نمودم يكي از اعضا ضمن بيان مطالبي نكاتي را يادآوري نمود كه تحقق هر يك از آن موارد به نفع جامعه مطبوعات يزد خواهد بود، مشروط بر آن كه برابر با ضابطه و اساسنامه اقدام گردد و مسئولان ذي ربط در استان نيز همكاريهاي لازم را بنمايند. نكاتي كه مديركل روابط عمومي استانداري يزد در آن نشست اعلام نمود قابل توجه مديران مسئول و خبرنگاران رسانهها در استان بعد از 9 سال بود كه از قول يكي از مسئولان فرهنگي استان ميشنيدند.
داود پاك طينت اعلام كرد: مقالات و خبرها و گزارشهاي مندرج در روزنامهها و نشريات كه در ارتباط با استان يزد باشد براي مطالعه و بررسي در اختيار عاليترين مدير اجرايي استان قرار داده ميشود. مديران رسانهها و خبرنگاران ميتوانند نقد كنند، از مسئولان نهادها و سازمانهاي استان توضيح بخواهند و مطمئن باشند كه درخواستها و اظهارات و نوشتههاي آنان بررسي و ديده و خوانده خواهد شد.
ضمناً بر خلاف سالهاي پيش بدون توجه به خط و سليقه سياسي و وابستگي حزبي گردانندگان مطبوعات از مديران مسئول براي مصاحبه با استاندار و معاونانش دعوت به عمل ميآيد و روابط عمومي استانداري هم بدون تبعيض همه نشريات را بر اساس ضابطه تعيين شده درخواست اشتراك نموده است.
آنچه سبب شد نويسنده اين سطور سرمقاله اين هفته را به موضوع خانه مطبوعات يزد اختصاص دهد اين بود كه چند نفر از حاضران درخواست همدلي و همراهي و همگامي مديران نشريات و نمايندگان خبرگزاريها و خبرنگاران را داشتند و از اينكه در بعضي از جلسات گاه حرمت اصحاب رسانه حفظ نميشود شكوه و گلايه مينمودند. ناگهان ياد خاطرهاي افتادم كه در اولين مصاحبه مطبوعاتي يكي از مديران كل اسبق اداره كل فرهنگ و ارشاد اسلامي به سي، چهل نفر حاضر در جلسه گفت بدانيد كه در يكي دوماهي كه از آمدن من به يزد گذشته چند نفر از شما با من مذاكره و صحبت نمودهو درباره بعضي از مديران نشريات اظهاراتي انتقاد آميز داشتهايد.
نوبت طرح سئوال كه به اينجانب رسيد بعد از سلام گفتم: آقاي مديركل! در حضور همكاران و دوستان حاضر بايد به جنابعالي بگويم حقير جزو چند نفري كه آمدهاند و بدگويي ديگران يا انتقاد از آنها نمودهاند نبودم چون اين طريق سخن گفتن باعث ميشود كه مسئولان رسانهها و خبرنگاران نسبت به يكديگر بدبين شوند.
روز پنج شنبه نيز برگزار كننده جلسه گفت: اگر كسي آمد از من عضو هيات مديره خانه مطبوعات گله و انتقادي داشت فوري تلفني به اينجانب اطلاع دهيد و. ... تا بتوانم توضيح دهم و پاسخگو باشم.
افرادي كه در عرصه مطبوعات فعاليت مينمايند در واقع هر كدام در رشته تخصصي خود پذيرفتهاند حقايق و واقعيتهاي جامعه را به مردم و مسئولان امر منعكس نمايند ضمن اينكه از اقدامات انجام شده تشكر و سپاسگزاري مينمايند و از خدمات مفيد دولتمردان و همه شاغلان در قواي سه گانه تجليل به عمل ميآورند در ضمن بايد در زمينههاي مختلف اجتماعي آموزشي، سياسي نظرات مردم را به مسئولان منعكس و بازگو كنند. از فقر، اعتياد، طلاق، آسيبهاي اجتماعي وضع فلاكت بار كودكان كار، نحوه زندگي عدهاي كه بيشباهت به مردن تدريجي نيست، تبعيض و اختلافات طبقاتي و ماجراي زندگي كساني كه در ناز و نعمت به سر ميبرند يا تفاوتهاي بسياري كه در تحصيل فرزندان اين آب و خاك مشهود است. هزينههاي دهها ميليارد توماني در ورزش، توپ بازي نوجوانان و كودكان در زمينهاي خاكي و در يك كلام ناديده گرفتن اخلاق و سست شدن روابط محبت آميز در ميان شهروندان همه را بايد به تصوير بكشانند و درباره آنها مطلب بنويسند بدون اينكه بخواهند فقط مقصر را شناسايي و معرفي كنند خواستار آن باشند كه مسئولان ذي ربط در رفع نابسامانيها كوشش نمايند و در جهت بهبود زندگي مردم و رفاه و آسايش جامعه بيش از گذشته گام بردارند. بدين لحاظ خانواده مطبوعات لازم است در درجه اول با يكديگر تعامل داشته باشند هنگام تخصيص تسهيلات و يا احياناً امكانات رفاهي كه براي اين صنف در نظر گرفته ميشود رعايت ضوابط و حق و انصاف بشود، اگر حتي يك نفر از اين صنف ذيل صورتجلسهاي امضا نمود و متعهد شد اقدامي بنمايد به امضا و تعهد خود پاي بند باشد. خداي ناكرده فردي از اين جامعه و صنف به روابط عمومي يا ادارهاي زنگ نزند و آمادگي خود را اعلام كند تا حق درج آگهي را كمتر از معمول بگيرد و ديگري را از حق قانوني خود محروم نمايد. از همكاران بدگويي نكند و اين امر ميطلبد كه اعضاي خانه مطبوعات در جهت رفع مشكلات و مسائل اين چنيني چاره انديشي نمايند. نشست هايي تشكيل دهند از مسئولان فرهنگ و ارشاد اسلامي استان هم نظرخواهي نمايند بدان اميد كه اين امر به صلاح و صواب نزديك تر باشد.
ما در جامعهاي زندگي ميكنيم كه مهد رشد و نمو و زندگي افرادي خيرخواه، حق جو و عدالت خواه بوده و هست و روزنامه نگاران موفق نيز بايد مروج و مبلغ اين روش باشند.
شنيدهايم و خواندهايم در يزد دارالعباده افرادي بودهاند كه حتي وقتي ميخواستند از ميوه فروشي يا قصابي خريد نمايند سعي ميكردند جنسي خريداري نمايند كه فروشنده به مردم عادي عرضه كرده است و مغازهدار محل فرقي بين آنها و يك انسان ناشناس نميگذارد تا حقي از ديگران ضايع نشود.
«پسر يكي از نانواهاي محله«قلعه كهنه» يزد ميگويد معمولا رسم اين بود كه اگر تعداد نان براي يك وزن كم ميآمد، نان را به چند تكه تقسيم ميكردند تا وزن درست باشد، به همين جهت هميشه كنار ترازوي ما چندين تكه نان موجود بود و مشتريها هم چندان رغبتي به قبول آن نداشتند در ميان همه مردم، من پيرمردي را ميديدم كه وقتي براي خريد نان به مغازه ما ميآمد، چندين قرص نان را روي ترازو ميگذاشت و چند تكه از نانهاي كنار ترازو را هم خودش روي آنها ميگذاشت تا من آن را وزن كنم. در عالم نوجواني پيش خود ميگفتم اين آقا چقدر ساده لوح است كه نان هايي را كه مردم رغبتي به خريد آن ندارند خودش بر ميدارد و در ترازو ميگذارد و ميبرد بعدها وقتي بزرگتر شدم متوجه شدم ايشان مرد خدا است و شيخ حسن كرباسي ميباشد.» 1
وبلاگ نويس، روزنامه نگار و خبرنگار منصف و متدين نبايد مترصد و منتظر فرصت باشد تا كوچكترين سوژهاي جستجو كند و از كاهي، كوهي بسازد و يك كلاغ، چهل كلاغ كند و سرو صدا راه بيندازد و در بوق و كرناهاي امروزي بدمد موي بيفشاند و هوار بكشد و خداي ناكرده خبري دروغ بنويسد يا به خيال خود براي خوش آمد دوستي، رفيقي يا گروه و انجمني خبرسازي كند و يا متاسفانه گاه منبع خبر و تغذيه براي صداهاي بيگانه شود يعني همان رسانههاي خارجي و به اصطلاح آن ورآبي كه تنها آرزويشان هرزهگويي و انقلاب ستيزي و ويراني فرهنگ اين سرزمين و مردم آن است. آن هم وقتي دقت و بررسي و پيگيري ميشود ميبيني اين همه غوغا براي هيچ بوده است. بنابراين مناسب ميباشد هر يك از اصحاب رسانه و مطبوعات اگر موضع گيري سياسي در ارتباط با هفته نامه روزنامه و به طور كلي نشريه و يا وبلاگ و سايتي و يا شخصيتي حقيقي و حقوقي دارند نخواسته باشند اغراض و مطامع شخصي و يا صنفي يا گروهي خويش را با هر قيمتي و به هر وسيلهاي حق به جانب جلوه دهند و خرسند باشند كه توانستيم حريف خود را به زانو در آوريم و به قول يزديها،« شيره كوه را در برابر خرانق قرار داديم»
حقير كه در هيچ زمينهاي پيشكسوت نيستم ضمن احترام به جامعه مطبوعاتي استان و حرمت به افكار و انديشههاي پويا و پذيرش انتقاد و نصيحت از ناحيه هركس به ويژه از سوي مديران و خبرنگاران رسانهها و با اعتراف و اذعان به خطا و اشتباه در عرصههاي مختلف فرهنگي و اموزشي نه به عمد كه به سهو ضمن احترام فوقالعادهاي كه براي فعالان عرصه فرهنگ و مطبوعات قائل ميباشد، از خداوند منان و رحمان ميخواهد پيشكسوتان فرهنگي بويژه در امر روزنامه نگاري اعم از توزيع كننده، نويسنده، خبرنگار، كاركنان چاپ و نشر و همه نيك سيرتان اين رسانهها كه چهره در نقاب خاك كشيدند روانشان قرين رحمت پروردگار و نام ويادشان همواره در ذهن خوانندگان ماندگار باشد و عدهاي از آن يادگاران كه در گوشه انزواي خويش سر در طاعت و بندگي خداوند دارند و پرونده كار و تلاش سالهاي خدمتشان درخشان است مشعل وجودشان گرمابخش محفل روزنامه نگاران باشد. بدان اميد كه همگان بتوانيم در راه اعتلاي مسائل فرهنگي و اجتماعي و مطبوعاتي و كسب مهارتهاي لازم در زندگي و در نهايت براي رضاي خداوند متعال توفيق يابيم.
مدير مسئول
پي نوشت:1 - «حٌسن حَسَن» مروري بر زندگي زاهدانه شيخ حسن كرباسي به اهتمام علي اكبر شير سليميان، صفحه 108 و 109، چاپ 1390
> مطلب این صفحه را به زبان دلخواه خود ترجمه کنید
این خبر را با دوستان خود به اشتراک بگذارید
- نویسنده : یزد فردا
- منبع خبر : خبرگزاری فردا
یکشنبه 24,نوامبر,2024